Monday, January 24, 2011

خانوم معلم خوشحال از معلم بودن

روی میز اولین نیمکت ردیف وسط نشسته بودم و به بچه ها نگاه میکردم. وادارشون کرده بودم که یک داستان کوتاه بنویسند. همون جا نشستم و به تقلا کردنشون نگاه کردم و با تمام وجودم احساس کردم که دقیقا همون جایی هستم که باید باشم و قلبم از شدت رضایت لبخند زد.

No comments:

Post a Comment