از مهمانی برمی گشتیم, دوستانمام ما را به خانه می رساندند, تمام راه گفتیم و خندیدیم, ا این جا همه چیز عادی بود, اما اتفاق افتاد که باعث شد هیچ وقت فراموشش نکنم,
من داشتم ماجرای خنده داری را تعریف می کردم و قاه قاه می خندیدیم که خواهرک رو کرد به من و گفت : نیل دوباره خودت شدی
:)
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment