Thursday, April 22, 2010

استقبال

گلنار نشسته لبه ی تختم

پاهاشو آویزون کرده . اون ها رو به عقب و جلو تکون میده.

داره با گلهای رو تختیم بازی می کنه.

بالاخره طاقت نیاورد .....

_ نیل

_جانم

_غصه نخور . من فکر میکنم وقتی بمیری قاسم میاد دنبالت و بهت لبخند میزنه و ازت تشکر می کنه که بهش لبخند زدی.

انگار که ماموریتشو انجام داده باشه من و با چشم گریون گذاشت و رفت

No comments:

Post a Comment