Monday, March 8, 2010

...

دوستم اخراج شد. 15 واحد مونده بود که لیسانش رو بگیره. او جزو اون معدود هم کیش های من بود که توانست به دانشگاه راه پیدا کند، بقیه هم مثل من با رتبه ی خوب ماندیم تا ثابت کنیم عشق مان به فراگیری علم از هرچیزی بالاتر است.دوست من اخراج شد، دیگر در دانشگاه راهش ندادند. دوست من اخراج شد اما هنوز یک نفر مرد در کل سازمان سنجش پیدا نشده است که حکم اخراجش را بدهد دستش. دوستم از دانشگاه اخراج شد اما هنوز سرش را بالا میگیرد شاید حتی از قبل هم بالاتر. دوستم اخراج شد چون معتقد است که اگر باور داری که حقیقت را یافته ای ان وقت است که ان حقیقت ارزش دارد که حتی جانت را هم فدایش کنی. دوستم اخراج شد چون جزیی از یک کل محسوب میشود ،جزیی از جامعه جهانی بهایی. دوستم اخراج شد چون بعضی ها اون قدر احمق هستند که فکر میکنند این روش میتواند کمر یک جامعه را خم کند. حالا دوستم اخراج شده اما بیشتر از همیشه بهش افتخار میکنم.

17/12/88

سرکلاس

2 comments:

  1. من هم بیشتر از همیشه بهش افتخار می کنم، به خصوص وقتی آن روز مثل همیشه خندان دیدمش!
    :)

    ReplyDelete
  2. nemidonam kie ama ishala harki daneshjoo ekhraj mikone khoda be zamine garm bezanatesh

    ReplyDelete